قصاص یکی از ۴ مجازات اصلی قانون مجازات اسلامی در جمهوری اسلامی ایران است. (دیه، حد و تعزیر سه مورد دیگر هستند.) که شامل دو نوع میشود: قصاص عضو و نفس. کتاب سوم قانون مجازات اسلامی ایران بهطورکامل به این حکم اختصاص دارد و ۹۰ ماده به جنایات و جرایم عمدی مستحق قصاص نفس و عضو میپردازد. در ادامه مطلب از ایران وکالت ، شما را با انواع این حکم و جزئیات احکام آن آشنا خواهیم کرد.
تعریف قصاص
در ماده ۱۴ قانون، این طور تعریف شده است: «قصاص کیفری است که فرد جنایتکار به آن محکوم میشود. کیفر باید با مجازات مجرم برابر باشد.» موجبات آن، یعنی جرایمی که به سبب آنها این حکم واجب میشود، این موارد هستند:
- قتل عمد
- قطع عضو عمدی: مربوط به وقتی است که عضوی از بدن بر اثر جنایت آسیب ببیند.
- زخمی نمودن عمدی
اثبات قتل عمد
قتل نفس ۳ نوع است: عمد، شبه عمد و خطاء . پیش از آنکه فرد را به خاطر قتل عمد قصاص کنند، عمد بودن قتل باید اثبات شود. فقهای امامیه، دو ملاک برای تعیین عمدی بودن قتل قائل اند و آن را موجب آن میدانند:
- قصد انجام قتل: قتلی که با قصد انجام قتل باشد؛ چه وسیلهی کشتن غالباً کشنده باشد، چه نادراً کشنده باشد.
- قتل با وسیلهی کشنده: قتلی که با وسیلهای انجام شود که غالباً کشنده است؛ چه قاتل قصد کشتن داشته باشد، چه قصد قتل نداشته باشد.
لازم به گفتن است که برخی از فقهای امامیه تنها مورد اول را قتل عمد میدانند؛ زیرا عمد به معنی تصمیم درونی است و قتلی عمد و مستحق قصاص است که با قصد درونی باشد.
درشرایطی که قصد درونی اثبات نشود، قتل عمدی اتفاق نیفتاده است و درنتیجه فقط دیه دارد.
راههای اثبات قتل عمد در دادگاه چیست؟
- اقرار
- شهادت
- قسامه (سوگندی که بین اولیایدم اجرا شود، زمانیکه کسی را قاتل معرفی کنند و شاهدی نداشته باشند.)
- علم قاضی
اقرار به قتل عمد
- اگر فرد حتی یکبار به قتل اقرارکند، قتل عمد ثابت میشود
- اقرار درصورتی نافذ است که اقرارکننده این اوصاف را داشته باشد: ، عقل، بلوغ، اختیار، قصد؛ بنابراین اقرار دیوانه و مست و کودک و مجبور و اشخاصی که قصد انجام کار را ندارند، نافذ نیست. مانند: ساهی(غافل، فراموشکار)، هازل(هزل گوینده، لطیفه گوینده)، نائم (خوابیده)، بیهوش
- اگر کسی به قتل عمدی شخصی اقرارکند و دیگری به قتل خطای همان مقتول اقرارکند، ولیدم در مقابل هریک از این دو مخیر است که برابر اقرارش عمل نماید، اما نمیتواند، هردوی آنها را مجازات کند.
- اگر کسی به قتل عمد شخصی اعتراف کند و پس از آن دیگری به قتل عمد همان فرد اقرارکند، درصورتی که اولی از اقرارش برگردد و قاضی احتمال توطئه برای رهایی اولی ندهد، قصاص یا دیه از هردو ساقط میگردد و دیه از بیتالمال پرداخت میشود.
شهادت به قتل
قتل تحت شرایط زیر با شهادت اثبات میشود:
- اگر قتل عمد باشد، با شهادت دو مرد عادل ثابت میشود.
- اگر قتل شبه عمد یا خطاء باشد، با شهادت دو مرد عادل یا یک مرد عادل و دو زن عادل یا یک مرد عادل و قسم مدعی ثابت میشود.
- هرگاه یکی از دو شاهد عادل گواهی دهد که متهم اقرار به قتل عمد نمود و دیگری گواهی دهد که متهم اقرار به قتل کرد، بدون آنکه عمد بودن را قید کند؛ اصل قتل ثابت میشود. در این شرایط اگر متهم به قتل عمد اقرار کند، قصاص میشود و اگر متهم به قتل منکر قتل عمد باشد و قسم بخورد، حکم اجرا نخواهد شد.
شرایط اجرای قصاص
اجرای این حکم تحت شرایط زیر ممکن است:
- تساوی در دین قاتل و مقتول
- سلامت عقل: مرتکب جنایت در زمان ارتکاب جرم میبایست عاقل باشد، درغیر اینصورت مشمول اجرای حکم مذکور نمیشود.
- مهدورالدم نبودن مقتول: مهدورالدم، کسی است که کشتن او موجب قصاص نمیشود. برای مثال اگر یک مسلمان، کسی را بکشد که به دلایلی چون ارتداد خونش مباح است، قصاص نمیشود.
- مرتکب جرم کسی غیر از پدر یا جد پدری قربانی باشد. زمانی که پدر یا جد پدری فرزند خود را بکشد، این حکم برای او اجرا نمیشود؛ اما باید دیهی قتل را به ورثهی مقتول بدهد.
- هرگاه فرد مجنون یا نابالغی عمداً کسی را بکشد، قصاص نمیشود، اما عاقلهی آنها باید دیهی قتل خطا را به ورثهی مقتول بدهند.
- هرگاه عاقل دیوانه را بکشد، حکم مزبور برای او اجرا نمیشود، اما باید دیهی قتل را به ورثهی مقتول بدهد.
- قتل در حال مستی موجب قصاص است؛ اما اگر ثابت شود که به هنگام مستی اختیار از وی سلب شده و از روی قصد خود را مست نکردهاست، این حکم اجرا نخواهد شد.
- هرگاه کسی در حال خواب یا بیهوشی مرتکب قتل شود، این حکم اجرا نمیشود، اما باید دیهی قتل را به ورثه پردازد.
غیر از این موارد، موارد زیر را نیز جزء شرایط اجرای حکم مذکور برشمردهاند:
- تقاضای اولیای دم
- اذن ولیامر
- اذن ولی دم
- پرداخت دیه مازاد بر استحقاق
- ممنوعیت ایذاء جانی
کیفیت استیفای قصاص
در اجرای این حکم باید قوانین زیر را درنظر داشت:
- قتل عمد موجب قصاص است؛ باینحال استیفای این حکم با رضایت ولیدم و قاتل قابل تبدیل شدن به پرداخت دیه است.
- قصاص و دیه از قاتلی که مرده باشد، ساقط است.
- اگر قاتل فراری باشد، تا زمان مرگ وی قصاص تبدیل به دیه میشود که از محل اموال قاتل یا اموال خویشان نزدیک قاتل یا از محل بیتالمال پرداخت میگردد.
- درصورتیکه زن حامله محکوم به قصاص باشد، نباید قبل از وضع حمل این حکم اجرا شود. همچنین پس از وضع حمل، چنانچه اجرای حکم موجب هلاکت طفل باشد، باید به تأخیر بیفتد تا خطر مرگ از طفل دور شود.
- اجرای این حکم با آلت کند جائز نیست.
- مثله کردن قاتل حرام است.
- موافقت همهی اولیای دم در اجرای حکم الزامی است. اگر بین اولیایدم توافق نباشد، خواهان قصاص میتوانند حکم را اجرا کنند ، اما لازم است سهم دیهی سایر اولیای دم را که خواهان دیه هستند، پرداخت کنند.
- اگر برخی از اولیایدم بدون توقع دیه عفو کنند، دیگران میتوانند بعد از پرداخت سهم عفوکنندگان به قاتل او را قصاص کنند.
- ولیدم اگر اذن حاکم شرع را بگیرد، میتواند شخصاً حکم را در مورد قاتل اجرا کند یا وکیل بگیرد.
- اگر ولیدم صغیر یا مجنون باشد، ولی او یعنی جد پدری یا قیم منصوب شده یا حاکم شرع با رعایت منافع صغیر یا مجنون میتواند حکم مزبور را اجرا کند یا دیه بگیرد. درصورت غیبت ولیدم، حاکم شرع بهجای وی تصمیم میگیرد.
- کسی که قاتل را فراری دهد، تا پیدا شدن قاتل محکوم به حبس است. درصورتیکه قاتل بمیرد، دیهی مقتول بر عهدهی فراریدهنده است.
قصاص عضو
این شرایط در مورد این حکم باید رعایت شود:
- تساوی اعضاء ازنظر سالم بودن
- تساوی در اصل بودن اعضا
- تساوی در محل عضو مجروح
- اجرای حکم موجب تلف جانی نباشد
- قصاص بیش از جنایت نشود.
موارد بالا احکام کلی قصاص عضو هستند. علاوه بر این موارد، باید احکام زیر را نیز مدنظر داشته باشیم:
- زن و مرد برابرند. درصورتی که دیهی عضوی که ناقص شده، ثلث یا بیش از ثلث دیهی کامل باشد، زن باید نصف دیهی آن عضو را بپردازد و سپس حکم را اجرا کند.
- عضو سالم در برابر عضو ناسالم قصاص نمیشود و تنها دیه آن پرداخت میشود. اما عضو ناسالم دربرابر عضو سالم قصاص میشود.
- در مقابل قطع عضو سمت راست، عضو سمت راست و در مقابل عضو سمت چپ، عضو سمت چپ مجرم قصاص خواهدشد.
- اگر مجرم دست راست نداشته باشد، دست چپ وی و اگر دست چپ نداشته باشد، پای او قطع میشود.
- اگر رعایت تساوی در قصاص جرح ممکن نباشد و اجرای حکم منجر به جراحتهای عمیق شود: مانند شکسته شدن یا جابهجایی استخوانها و این بیش از اندازهی جنایت باشد، یا منجر به مرگ مجرم شود، باید بهجای قصاص، دیه پرداخت شود.
اگر به دنبال بهترین وکیل هستید، روی لینک مربوط کلیک کنید.
عفو قصاص
بخشیده شدن کسی که محکوم به این حکم است، تحت شرایط زیر امکانپذیر است:
- کسانی که جنایت برآنها واقع شده است، مجرم را عفو کنند.
- اولیای دم جنایتکار را عفو کنند: این عفو یا به صورت غیرمعوض است، یا بهصورت معوض است. منظور از معوض بودن آنست که ولیدم در قبال بخشش جان قاتل، دیه دریافت کند.
- حاکم شرع مجرم را عفو کند: درمواردی که مقتول ولی نداشته باشد یا دسترسی به او ممکن نباشد، حاکم شرع ولی او خواهد بود. در این شرایط حاکم شرع میتواند قصاص یا عفو کند. عفو وی باید در قبال گرفتن دیه باشد و حق عفو بدون عوض را ندارد. که در اینصورت پیشنهاد میشود با وکیل دیه مشورت کنید.
سخن آخر
در این مقاله انواع قصاص، شرایط اجرا و عفو این حکم را معرفی کردیم. به طور کلی باید گفت، قصاص یک حکم الزامی نیست و بنا بر شرایط قابل مصالحه است. اگر احیاناً درگیر با این مجازات هستید، میتوانید به وکیل کیفری مراجعه کنید.
سؤالات متداول
برای این گروه تشدید شده حبس تعزیری درجه ۴ درنظرگرفته شده است.
خیر؛ فرق این دو در این است که قصاص هم میتواند در مورد سلب حیات از کسی باشد و هم میتواند به قطع عضوی از بدن اطلاق شود. اما اعدام تنها مربوط به سلب حیات از مجرم است. چه مجازاتی برای مرتکب قتل عمد که قصاص نمیشود، در نظر گرفته شده است؟
آیا قصاص همان اعدام است؟
ارسال پاسخ